سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدان کس که تو را سخن آموخت به تندى سخن مگوى و با کسى که گفتارت را نیکو گرداند راه بلاغتگویى مپوى . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :69
بازدید دیروز :225
کل بازدید :342552
تعداد کل یاداشته ها : 423
103/9/3
5:38 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
مسلم فروزان نیا[102]

خبر مایه
لوگوی دوستان
 

سوال – چکار کنیم که قرآن در متن زندگی ما قرا بگیرد و در حاشیه نباشد ؟
پاسخ - قرآن برای ما غریب است . فردی وارد مسجد پیامبر شد و گفت که من غریب هستم و کسی را ندارم . پیامبر فرمود : غریب چهار چیز است . یکی اینکه قرآنی در خانه ای باشد و خوانده نشود ، یکی مسجدی باشد و در آن نماز خوانده نشود ، یکی انسان صالحی که در بین کافران باشد ، یکی هم کسی که قرآن می خواند ولی در راههای منفی بکار می برد . یزید وقتی سر اباعبدالله را برای او آوردند ،  قرآن می خواند . ما باید برای اینکه قرآن در متن زندگی ما قرار بگیرد ، اول باید اهمیت قرآن را بگوییم و بعد آنرا جا بیندازیم . مردم اول بخاطر اهمیتش سراغ چیزهایی که تبلیغ میکنند می روند و بعد به دنبال اثر آن می روند . صدها روایت و آیه در قرآن در اهمیت بیان قرآن وجود دارد . در سوره ی مُزمل دهها سفارش هست در مورد نماز و ... دو تا از سفارشات تکرار شده است که اثرآن ذکر است . در قرآن قبل از بحث آفرینش در مورد قرآن صحبت می کند . الرحمن علم القرآن خلق الانسان . وقتی پیامبر مبعوث میشود ، اولین صحبتی که میشود اقرا باسم . در تمام آیات ، قرآن محور است . این خیلی مهم است . روایتی از نهج البلاغه می گویم . بدانید که بخش عمده ای از نهج البلاغه در مدح قرآن است . در این کتاب 140 آیه قرآن را قرائت کرده است و استشهاد آورده است . در چند جا آیات را تفسیر کرده است . خطبه ی 221 و 222 و 223 تفسیر قرآن است . اولین خطبه ی نهج البلاغه در وصف قرآن آمده است . در خطبه 186    می فرماید : مردم بدانید که این قرآن تنها نصیحت گری است که درآن خدعه نمی کند ، هدایتگری است که گمراهی در آن نیست ، سخنگویی است که دروغ نمی گوید ، هر کس با این قرآن نشست ، وقتی از کنار قرآن بلند میشود ، هدایتش افزایش پیدا میکند و جهالت در آن کاهش پیدا میکند . خطبه 198 می فرماید : این قرآن عطش عالم را رفع می کند ، بهار دلهای فهمیده و عالم است و راهنمای انسان صالح است و قرآن دارویی است که عوارض ندارد و نوری است که هیچ وقت خاموش نمیشود . ده ها وصف برای قرآن در خود قرآن آمده است . از جمله نور ، فصل الخطاب ،  کتاب و ... حالا چطور می توانیم قرآن را در جامعه کاربردی کنیم ؟ حتی در گفتگوهای مان قرآن را کاربردی کنیم . حتی وقتی خانم یا آقا در خانه عصبانی میشود ، یک طرف می تواند بگوید والکاظمین الغیظ  و العافین علی الناس . تا تصادف میشود طرف بگوید : لاحول ولا قوة الا بالله . در این صورت فرهنگ عمومی ما اصلاح میشود . الان شما با بستگانتان انس پیدا می کنید . بعضیها با طوطی انس پیدا میکنند ، به او غذا میدهند ، مدتی با هم هستند و دیگر حاضر نیست که این طوطی را بفروشد . می گوید من با او انس پیدا کرده ام  . یکی با محله ای انس پیدا میکند . اُنس یعنی چه ؟ آنجایی که حجاب رفع بشود و رابطه دو چیز صمیمی بشود . من وقتی به این کتاب انس پیدا کردم ، دیگر نمی توانم آنرا زمین بگذارم . و از من جدا نمیشود . یکی دوست دارد با حَرَم انس پیدا کند . انس با قرآن از چند طریق است . یکی همین خواندن و قرائت قرآن است . کسی روز پنجاه آیه از قرآن را بخواند ، غافل نیست . البته رده ی افراد هم فرق می کند . کسی بازنشسته است و می تواند روزی دو جزء قرآن بخواند و کسی که از صبح سر کار می رود و شب خانه می آید ولی خوب ده یا بیست آیه که می تواند بخواند . توقعی که از شما هست ، از او نیست . آب دریا گر نتوان کشید ، هم بقدر تشنگی باید چشید . خدا می فرماید : اول قرآن را برای مردم بخوان ، تلاوت کن . نکته ی دوم این است که انسان با چیزی میتواند انس پیدا کند که آنرا بشناسد . دختر بچه با عروسکش انس پیدا می کند زیرا عروسک را می شناسد . اگر بچه ی شما گریه کرد و شما سند خانه رابه او دادی ، گریه اش متوقف میشود ؟ خیر ولی اگر شما این سند را به کسی که چکش گیر است بدهید ، قدرش را می داند زیرا این را می شناسد . برای انس باید شناخت پیدا کرد . برای انس با قرآن باید قرآن را بشناسیم و آن ترجمه ی قرآن و شان نزول های قرآن (یعنی چه اتفاقی افتاد که این آیه آمد )است که بسیار زیبا است . این دیگر سطوح دارد . من از دانشجوی سال اول مهندسی توقع فهم قرآن در سطح علامه طباطبایی نداریم . در حدی که من این ده آیه را می خوانم     ترجمه اش را هم می خوانم . بعضی ها میگویند که قرآن عربی است و ما نمی فهمیم . اگر بخواهی امتحان دکترا بدهی ، تافل را می خوانی ؟ شما هر کشور جهان بخواهی بروی ، مقداری از زبان آن کشور را یاد می گیری و میگویی شرط آن کشور ، زبان است . شرط فهمیدن قرآن هم زبان است . زبان قرآن با زبان عربی نقاط مشترک زیادی دارد. ما حتی فارسی آنرا هم نمی خوانیم . نماز ما را از فحشا و منکر باز می دارد . ترجمه ی قرآن زیاد داریم و الان ترجمه ی گروهی هم داریم ، یک گروه نشسته اند و ترجمه کرده اند . ترجمه ی الهی قمشه ای هم هست . فراتر از ترجمه ، تفسیر است . من به کشوری برای تبلیغ رفته بودم  و آقایی امام جماعت بود . جوان بیست و دو ساله ای بود که حافظ قرآن هم بود . در ایران خیلی روی قرائت قرآن کم کار شده است . این   بچه های دبیرستانی استعداد زیادی دارند که بتوانند حداقل دعاهای قرآن را حفظ کنند و یا دو جزء آنرا حفظ کنند . ایشان گفت که من یک دور تفسیر خوانده ام . یک تفسیر یک جلدی مختصر را آورد و گفت این را خوانده ام . تفسیر المیزان هم یک جلدی شده است . تفسیر المیزان هم تفسیر خوبی است . بعضی ها کتاب را هم برای جلدش می خرند تا سیستم کتابخانه شان درست بشود . این فایده ندارد . ایشان کتاب را بعنوان دکور استفاده می کنند .
سوال -  خواندن قرآن نور است ولی چرا در زندگی ما  نور قرآن دیده نمیشود ؟
پاسخ - وصف قرآن به نور را خدا در قرآن معرفی کرده است . الله نور السموات و الارض ، الصلاة نور . خیلی از واژه های دینی ما با نور تشبیه شده است . تاثیر پذیری از قرآن کریم درجات و رتبه های مختلفی دارد . یکی ممکن است در مرحله ی قرائت باشد و یکی در مرحله ی فهم باشد ، یکی در مرحله ی تدبر باشد . ما از یک تابلوی نقاشی چندین برداشت داریم . من اگر نگاه کنم ، میگویم زیباست ولی یک هنرمند ممکن است هنرهای بیشتری در انن تابلو ببیند . خاصیت قرآن کریم نور است . ما باید این نور  را در زندگی مان ملموس کنیم . پزشکی میگفت : من قبل از عمل وضو می گیرم و قرآن می خوانم . به من یک احساس امنیت و آرامشی دست می دهد . حالا ممکن است کسی بگوید که این ها تلقینی است و انسان به خودش تلقین می کند . این وعده ای است که قرآن داده است . وقتی خودش میگوید : الا بذکرالله تطمئن القلوب . خود قرآن هم ذکر است . یکی از اسامی قرآن ذکر است . این تاثیر همان آرامشی است که در زندگی ایجاد میکند . امام سجاد (ع) می فرماید که اگر همه عالم بمیرند ولی قرآن با من باشد وحشت نمی کنم . چرا مسافر را از زیر قرآن رد میکنند ؟ چرا عروس خانم هنگام خواندن خطبه عقد نگاهش به قرآن است ؟ برای اینکه دغدغه از او گرفته شود . وقتی می خواهید خدا با شما سخن بگوید ، قرآن بخوانید . اگر ما معتقد هستیم که این عالم ، خدایی دارد و این خالق مدبر عالم است ، این قرآن کلام اوست . خود قرآن می فرماید : تو نمی توانی از خودت ، نسبتی به ما بدهی . اگر قرار باشد که پیامبر از خودش نسبتی به ما بدهد ، ما جانش را می گیرم . وقتی جبرئیل آیه های قرآن را می آورد ، پیامبر در حفظ کردن آن عجله می کرد و خدا در سوره فرقان می فرماید : ای پیامبر عجله نکن ، ما خودمان آن را حفظ می کنیم . همانطور که به این کلام وحی نمی توان دست بی وضوء گذاشت ، فهم بی وضوء هم نمی توان داشت . فردی گفت به تبت یدا ابی لهب و تب هم نمی توان دست گذاشت ؟ گفتم که امام خمینی فرمودند : آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند . در اینجا آمریکا مقدس نیست کلام امام مقدس است . پس تبت یدا ... هم کلام خداست . قرآن      می فرماید : این قرآن نور است و اگر برای ظالم خوانده شود برایش خسارت میآورد . قاری را سر قبرکسی گذاشتند که شبانه روز برایش قرآن بخواند . قاری نصف شب فرار کرد و گفت که مرده بخوابم آمد و گفت که نمی خواهم برایم قرآن بخوانی ، هرچه تو بیشترمی خوانی ، بیشتر توی سر من می زنند که چراعمل نکردی ؟ لایمسسه  المطهرون قرآن را مسح نمی کند مگر پاکیزه . آقایان می گویند یک معنایش دست      بی وضو به قرآن دست نگذارید و معنای دیگرش این است که هر چه قدر طهارت باطنی بیشتر باشد ، فهم قرآن بیشتر است . ذالک الکتاب لا ریب فیه هدا للمتقین . این متقین یعنی زمینه ی پذیرش . الان شما به دبیرستان بروید ،  تا دلت نخواهد درس ها را      نمی فهمی . امان از آن موقعی که کسی نخواهد . طرف می گفت که من دست در گوشم میکنم که وحی را نشنوم . با فرض اینکه عظمت قرآن رامی فهمید و می گفت سحر است و قول بشر نیست . پس اگر ما آثار قرآن را در زندگی مان نمی بینیم بخاطر این است که زمینه اش در ما نیست و باید طهارت قلبی داشته باشیم . اگر من همه ی گناهان را انجام بدهم ، معلوم است که از قرآن لذت نمی برم . این مثل چاه متعفن است که می خواهی روی آن آب بریزی و فایده ای ندارد . شما در یک ظرف گِلی شیر بریزید ، شیر گِلی میشود . شما بتدریج معصیت را کنار بگذارید و وارد قرآن بشوید . با هم بروید . مثل این است که شما با عینک مشکی دریا را می بینید و می گویید این که سیاه است ،  چه لذتی دارد که می گویند ؟ یک کمی از پایین عینک نگاه کن و بعد عینک را بردارد . پس ما باید زمینه را در خودمان مطرح کنیم . خواند اشعار حافظ و سعدی به زبان فارسی لطافتش بیشتر است . پس خواند قرآن به زبان عربی هم لطافتش بیشتر است . در ترجمه آنطور خوب در نمی آید . حتی در ضرب المثل ها هم همین طور است . کلمه ی عربی قرآن معجزه است . کلمه فارسی معجزه نیست . منظور فصاحت و بلاغت است .   سوره ی الرحمن را ببینید ، تمام آیاتش با ان ختم میشود. شعر هم نیست نصر است . سوره والضحی و لیل اذا سجی ... این لطافت   نمی تواند در ترجمه ی آن باشد . باب شده است که بعضی ها در خانه معنای فارسی آنرا می خوانند . من می گویم برویید یاد بگیرید ، این تنبلی است . یاد گرفتن قرآن کاری ندارد .  با عرق ایرانی بودن هم منافاتی ندارد . اگر ما نماز را فارسی بخوانیم ، بهم ریختگی ایجاد میشود . شما فکر کنید در مسجدالحرام چند ملیت می آید و هر ملیت به زبان خودش نماز را بخواند . سرود نماد یک کشور است و باید با همان زبان باشد . پس سرود دین هم باید به یک زبان باشد . اگر این زبان صعب و مشکل بود بله ولی واقعا مشکل نیست مخصوصا برای افراد تحصیل کرده . قرآن را عربی بخوانید و ترجمه ی فارسی را بخوانید . قرآن را بلند بخوانید زیرا می شنوید و نگاه هم میکنید . خودش ثواب دارد . تاثیر قرآن در تمام جوانبش است .
سوال - تلاوت احسن قرآن باید چگونه باشد تا حق مطلب را ادا کرده باشیم ؟
پاسخ - قرآن می فرماید : حق تلاوت را بجا بیاورید . از امام صادق (ع) پرسیدند که حق تلاوت چیست ؟ مثلا می گویند حق بازیگری را ادا نکردی ؟ حق سخنرانی را ادا نکردی ؟   کلمه ی حق یعنی نهایت . حق مجری گری را ادا کن یعنی کم نگذار . حالا من         می خواهم حق قرآن را ادا کنم و می خواهم تلاوت احسن بکنم البته هرکس به حد توانش . اول اینکه آیات را به ترتیل بخواند یعنی شمرده شمرده . بعضی ها نماز میخوانند و انسان نمی فهمد چه می گوید ؟ پیامبر شمرده و واضح صحبت میکند . پس منظور شمرده ، شمرده خواند قرآن است . امام رضا (ع) فرمود : من هر سه روز یک قرآن تلاوت می کنم ولی می توانم در یک روز هم این کار را بکنم ولی می خواهم دقت بیشتری بکنم . کمتر بخوانید ولی حساب شده و دقیق . دومی این است که معنای آنرا بفهمد ، هرکس در حد خودش . سوم این است احکام عملی قرآن را انجام بدهید . مثل نماز و زکات . آیه خمس دستور شرعی است . چهارم این است که شما هم وعده های قرآن را آرزو کن . پنجم این است که آیات عذاب را به خدا پناه ببرید . ششم این است که از قصه های آن درس بگیرید . وقتی داستان یوسف و زلیخا را می گوید و می گوید :جوان بود و خوشگل بود ولی او گناه نکرد و درهای بسته را گشود . ای جوان ، یوسف از درهای بسته گریخت و در خیابان رابطه گناه آلود انجام میدهی . خدا از ایوب همه چیز را گرفت . چرا تا بچه ات مریض میشود کفر میگویی ؟ من باید از جنگ های پیامبر درس صبر و بردباری بگیرم . هفتم این است که اوامر قرآن را انجام بدهید و نواهی آن را کنار بگذارید . من در قرآن می خوانم که همدیگر را مسخره نکنید . بعد قرآن را می بندم و دیگری را مسخره میکنم . سوره ی حجرات می گوید : بهم دیگر سوء ظن نداشته باشید و تا تمام نشده می گویم فکرکنم به من چشمک زد ، منظورش من بودم . امام صادق (ع) می فرماید : حق تلاوت حفظ آیات نیست و بعضی ها حروف آنرا می خوانند و حدودش را ضایع می کنند . نکند قرآن شب احیا روی سرمان باشد ولی در طول سال آن را باز نکنیم . اگر این کارها را نکنیم ، قرآن محجور میشود و از ما شکایت میکند . مجموعه ای از آیات قرآن سخن از تدبر کرده است افلا یتذکرون القرآن ما قرآن را آسان کردیم برای پندگیری . تدبر در قرآن چند جور است . ادیب ممکن است روی ادب قرآن تدبر کند. بگوید این آیه عجب ادبیاتی دارد . چقدر زیباست چه فصاحت و بلاغتی دارد . دانشمندی مسلمان شده بود و گفت : من روی تدبر آیه  نجعل العظامه : ما سر انگشتان را هم بر می گردانیم . من دیدم 1400 سال پیش موضوع سر انگشتان مطرح شده است پس این را بشر نگفته است  وحی است .  پس تدبر در علوم طبیعی آیات قرآن باعث این جذب شده است . فارابی در مورد نحوه ی اثبات را میگوید . تدبر در آیات سطوحی دارد . هر کس از نگاه خودش . یک فقیه با تدبر در آیات ، دهها نکته برداشت می کند و این کار باید زمینه عمل هم بشود . نگاه سطحی به قرآن نداشته باشید . خدا در قرآن می فرماید : همه باید تدبر کنند . میشود از تلاش های دیگران هم استفاده کرد . تدبر شیخ طوسی را نگاه کنم و درس بگیرم ولی من خودم هم باید در آیات تدبر کنم . به سوره نشرح فکر کنید و تدبر کنید و ببینید که خدا به پیامبر می گوید که ما به تو شرح صدر ندادیم ؟ نمی گوید صلا ح ندادیم . موسی می خواهد پیش فرعون برود ، از خدا شرح صدر می خواهد . شرح صدر وسیله ی جذب قلوب است ، وسیله ی مهربان شدن است . آقای عزیز با خانمت شرح صدر داشته باش . کارمند با ارباب رجوعش شرح صدر داشته باشد . تفسیر گزیده نمونه ، تفسیر نور آقای قرائتی . در یکسال اگر یک دور کامل تفسیر را بخوانید خیلی خوب است . کسانیکه احکام بلد نیستند اگر روزی سه تا احکام یاد بگیرند تا یکسال دیگر تمام احکام را یاد می گیرد . تفسیر موضوعی قرآن هم هست و کتاب اخلاق در قرآن هم کتاب خوبی است .
سوال - راه کاری به پدرها و مادرها بدهید که باعث بشود که بچه هایشان با قرآن انس بگیرند و مانوس با قرآن بشوند ؟
پاسخ - یک راهش این است که شما خودتان در خانه قرآن بخوانید . وقتی شما در خانه مطالعه کنید ، بچه ی پنج ساله هم دنبال کتاب و قلم می رود . رفتار ما آیینه ی رفتار کودکان ماست . مادر عزیز وقتی شما قرآن نمی خوانید ، نماز صبح نمی خوانید ، چطور از فرزندتان انتظار دارید که نماز خوان بشوند و با قرآن مانوس بشوند و انس بگیرند ؟